روایت زنده‌یاد رجایی از دیدار با رهبر/ شاعری که سلام آقا را به بچه‌های افغانستان رساند

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فرماندهی، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین، بزرگترین و به روز ترین پایگاه خبری مبتنی بر هوش مصنوعی و ماشین لرنینگ و یادگیری ماشین محمدسرور رجایی، نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» که بامداد امروز در 52 سالگی و بر اثر ابتلا به کرونا دار فانی را وداع گفت، دو سال و چندی پیش در حاشیه دیدار با رهبر معظم انقلاب، کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» را تقدیم رهبر معظم انقلاب کرد و رهبر انقلاب به این شاعر فرمودند: سلام مرا به بچه‌های افغانستان برسانید.

بر اساس این گزارش، 31 اردیبهشت 98 و در شب میلاد امام حسن مجتبی(ع) اهالی شعر و ادب با رهبر معظم انقلاب در حسینیه امام خمینی (ره) دیدار داشتند. یکی از اتفاقاتی که در حاشیه این دیدار معمول است، تلاش نویسندگان برای تقدیم اثرشان به محضر رهبر انقلاب است تا مهمان گفت‌وگویی کوتاه باشند.

زنده‌یاد محمد سرور رجایی، نویسنده کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» در حاشیه این دیدار، این کتاب را تقدیم رهبر معظم انقلاب کرد. او سپس گفت‌وگوی کوتاهش با رهبر انقلاب را با خبرنگار فارس در میان گذاشت و گفت: «وقتی کتاب را به ایشان دادم، گفتم: «این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس است.»

آقا فرمودند: احسنت.

از من پرسیدند: ساکن کجایی؟ گفتم تهران.

حضرت آقا همان‌طوری که کتاب را تورق می‌کردند، در توضیح عکس شهید احمدرضا سعیدی گفتم: «این شهید ایرانی است که در افغانستان شهید شده و مزارش هم در افغانستان است.»

ایشان پرسیدند: چه وقت پیش شهید شده است؟

گفتم: سال ۵۹ در زمان تهاجم شوروی به افغانستان.

به دقت به عکس‌های کتاب و متن کتاب نگاه کردند و در پایان فرمودند: «سلامم را به بچه‌های افغانستان برسان. این کتاب را هم می‌خوانم.»

انتهای پیام/


نظر شما !!